اصطلاح Donkey Work یکی از رایجترین تعبیرات در زبان انگلیسی است که برای توصیف کارهای سخت، تکراری، خستهکننده و اغلب بیقدری استفاده میشود. این عبارت زمانی به کار میرود که بخش دشوار، وقتگیر یا کماهمیت یک کار یا پروژه بر دوش فردی میافتد که معمولاً هم از نظر دیگران دیده نمیشود و هم زحمت واقعی را او میکشد. در فارسی میتوان معادلهایی مثل خرحمالی، کار یدی، کار طاقتفرسا، کار پرفشار و بیمنت را برای آن در نظر گرفت.
Donkey Work به وظایفی اشاره دارد که انجام آنها ضروری است اما معمولاً از دید دیگران ارزش کمی تلقی میشود. این نوع کارها شامل فعالیتهای تکراری، جزئی، زمانبر و گاهی تحقیرآمیز هستند، اما بخش مهمی از پیشرفت و تکمیل هر پروژه محسوب میشوند. این اصطلاح بیشتر در محیطهای کاری، پروژههای تیمی، روابط کارمند و مدیر یا حتی کارهای روزمره به کار میرود.
تعریف (Definition):
این اصطلاح برای توصیف بخشهای ناخوشایند، تکراری یا خستهکنندهی یک شغل استفاده میشود؛ آن قسمتهایی که زحمت اصلی را شامل میشوند اما معمولاً کمترین توجه و قدردانی نصیبشان میشود.
نمونه جمله (Example):
I do the donkey work — my boss gets the credit!
ترجمه: کارهای سخت و خستهکننده را من انجام میدهم و اعتبارش عاید رئیس میشود.
در بسیاری از محیطهای شغلی، Donkey Work وظایفی هستند که بدون انجام آنها پروژه پیش نمیرود، اما معمولاً افراد بالاتر نتیجه کار را به نام خود ثبت میکنند. این اصطلاح بهخوبی نشاندهنده نابرابری، فشار کاری و تقسیم ناعادلانه وظایف در محیطهای کاری است.
دورههای آموزشی زبان انگلیسی، بهویژه دوره آمادگی آیلتس، اهمیت زیادی برای اصطلاحات کاربردی قائل هستند؛ چراکه استفاده از چنین اصطلاحاتی در Speaking و Writing باعث طبیعیتر شدن زبان و افزایش نمره داوطلب میشود.
آقای صداقت علی مولایی بهعنوان مدرس دوره آمادگی آیلتس، همواره بر اهمیت یادگیری اصطلاحات واقعی و کاربردی مانند Donkey Work تأکید دارد؛ زیرا این اصطلاحات نشاندهنده تسلط داوطلب بر زبان روزمره و حرفهای انگلیسی است.
استفاده از این عبارت در مکالمات آیلتس، مخصوصاً در موضوعات کاری، تجربیات شغلی، تقسیم وظایف و نارضایتی از محیط کار، میتواند کاملاً طبیعی و اثرگذار باشد. یادگیری عمیق و کاربردی این اصطلاحات کمک میکند داوطلب بهجای جملات ساده، از ساختارهای حرفهایتری استفاده کند.